وقتی داشتیم از ماشین پیاده می شدیم همسایه ی پدرم هم در حالی که ماسک زده بود پیاده شد . توجهی نکردم و رفتم سمت در . نزدیک در که رسیدیم روشنا گفت : "دستش ساک بیمارستان امام حسین بود ، بیمارستان امام حسین کرونایی ها رو بستری کردن". مادرم زنگ زد خونشون . روشنا درست حدس زده بود خانم همسایه کرونا گرفته و بعد از مرخص شدن از بیمارستان خودشو تو خونش قرنطینه کرده . خلاصه این که کرونا بیخ گوشمونه و بابا که دیابت داره و این بیماری خیلی براش خطرناکه ۲۰ متر با این ویروس فاصله داره . و بدتر از همه این که اصلا جدی نمی گیردش و مراعات نمی کنه .

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها