گاهی فکر می کنم انیجا دنبال چیزی می گردم که اینجا نیست ، اما هنوزم منتظرم . یک ، دو ، سه ، چهار نفر تا حالا شمردم . نمی دونم چرا هرکی میاد طرف ما زود سیر میشه ! دوستان حقیقی که کمن ، این رفیق ما هم یه چند روزیه کم پیداست . گفتم شاید بتونم اینجا دوستان خوبی پیدا کنم .

بعضی از مجازی ها هستن که خیلی دوست دارم باهشون دوست بشم . بعضیاشون کلا سالی یه بار سر میزنن به وبلاگشون . چند تاشونم که نمی دونم چرا تا رفتم تو وبلاگشون و یه کامنت گذاشتم و سلام و احوال پرسی کردم کلا از وبلاگ و فضای مجازی خداحافظی کردن [خنده] . بعضی شون اختلافات سنی طوریه که نمی تونم بگم ایشان دوست من هست ، ایشون جای بابای منه ! بعضی وبلاگ نویسان خوب ، خانم هستن اگه دختر بودم قطعا می رفتم و باهشون رفاقت می کردم ولی خب خداوند ما را ریش دار آفرید ! اما ناراحتی اصلیم می دونید مال کجاست ؟ مال اونجاست که یک نفر در جواب ابراز رفاقتت ، اون هم ابراز رفاقت می کنه و گاهی سر هم می زنه به آدم ولی ته دلت احساس می کنی داره تحملت می کنه ! چون منم که زیادی دل می دم و قلوه می گیرم با خودم می گم طرف فکر می کنه روحیم حساسه ، نمی خواد ناراحت بشم برای همین هنوز منو رها نکرده . مثلا یه نفر بود که کلی باهش درد دل کردم و اسم هامون رو به هم دادیم و شماره ی منو هم گرفت . اصلا دل و قلوه ای رد و بدل می کردیم که نگو و نپرس ! البته این مال شاید فقط یک هفته بود . از اون موقع تا حالا چند باری رفتم و براش نظر گذاشتم و اون هم مثل همه ی دنبال کننده های دیگش پاسخم رو داده و از طرفی بهم سر نمی زنه که هیچ حتی حاضر نیست وبلاگم رو دنبال کنه ! اگه از مطالبم خوشش نمیاد خب فقط به بهانه ی چرت و پرتایی که می نویسم بیاد یه سری بزنه حد اقل ! قطعا اون هم گرفتاری های خودش رو داره . اما خب می بینم که وبلاگای دیگه مرتب سر می زنه ولی طرفای ما نمیاد کلا ! خلاصه این که معلومه از من خوشش نمیاد . به نظرم اگه از همون اول بزنی تو برجک طرفِ مقابلت خیلی بهتر از اینه که کم کم خودش از رفتارت تشخیص بده که داری تحملش می کنی !

قبلا تا یه نفر رو می دیدم که آدم خوبی بود از همون اول می رفتم تو کار رفاقتش . اما جدیدا با خودم می گم ملت رو تو رودروایستی قرار ندم . اول می رم و مثل یک مخاطب عادی چند وقتی نظر می ذارم . احتمالا طرف میاد و یه نگاهی به وبلاگم می ندازه . اگه دنبالم کرد یعنی احتمالا از ما بدش نمیاد . بعد می رم وارد مرحله بعد می شم .


+ همون یک هفته ای که با اون رفیقم توی مجازی گفت و گو کردیم ( همونو می گم که اسم هامون رو به هم گفتیم ) خیلی سبک شدم . و خیلی حس خوبی داشتم . حرف هایی بهش زدم که هیچ وقتی نمی تونم به یک رفیق حقیقی بزنم . مجهول بودن توی فضای مجازی خوبیش اینه که می تونی دردت رو بی هیچ نگرانی بیان کنی .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها