حال این مجتمع بده ، خیلی بد . مثلا احساس مسئولیت کردم و برای هیئت مدیره کاندیدا شدم . امشب یک جلسه ای داشتیم با دوستان در باب برنامه هایی که داریم برای هیئت مدیره و مطالباتی که از هیئت مدیره میشه . توی این جلسه فهمیدم که واقعا کار هیئت مدیره به این راحتیا هم نیست . خیلی ذهنم درگیرش شد . تا الآنم نتونستم بخوابم . اگه قرار باشه انقدر ذهنمو درگیر خودش بکنه از پسش بر نمیام . احتمالا انصراف بدم .


+ به یک جمع بندی هم که رسیدم این بود که چه بسا عضو شورای شهر بودن ، نماینده مجلس بودن ، رئیس جمهور بودن و . بیشترین سختیش توی همین توانِ پاسخ گو بودن هست ، این که اگه کاری می کنی و طرحی داری ، نه تنها خودت ، بلکه بقیه ی اعضاء و بلکه تمام مردم رو بتونی قانع کنی و از طرحت دفاع کنی .


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها