* وقتی آتیش می افته به زندگیم و به خدا میگم خدایا چرا با من این کارو می کنی . و مداح می خونه : " أتسلّط النار علی وجوه خرت لعظمتک ساجدة " ( آیا آتش را بر چهره هایی که در برابر عظمتت به سجده افتاده اند مسلط می گردانی ؟ ) . اون وقته که می فهمم نباید تقصیرا رو بندازم گردن خدا .

** خیلی توی زندگیم این تلاشِ خدا رو دیدم که سعی می کنه این آیه رو هر چه بیشتر بهم تفهیم کنه : " لکی لا تاسوا علی ما فاتکم و لا تفرحوا بما آتاکم . " ( تا به خاطر آنچه از دست دادید ناراحت نشوید و به خاطر آنچه به دست آوردید خوش حال نشوید .  ) نمونش همین پولی که حسن ریخت به حسابم ! دو روزم دووم نیاورد لا مصّب رفت تو حلقوم ماشین :|


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها